تمام آنچه که هرگز به تو نگفتم
لیدیا مرده؛ اما هنوز کسی نمیداند. شش و نیم صبح روز سوم ماه مه ۱۹۷۷ است و هیچکس از این واقعیت ساده و بیضرر خبر ندارد: لیدیا برای صبحانه دیر کرده است. مادرش کنار کاسه کورنفلکس او، یک مداد تیز و...
View Articleزنبقهای دهه هشتاد: مجموعه داستان
پدرم کنار مردانی که میخندند میایستد، با آنان میخندد و چکمههایش را به زمین میکوبد و خاک هوا میکند؛ بهخاطر تراکتورها دستپاچه و نگران است. چشمان روشنش در آفتاب چپ شدهاند و قوز کردهـ او قدش را از...
View Articleعشق تابستانی
همهچیز ساده و بدون دنگ و فنگ شروع شد. وقتی کاتیا اسپیواک شانزده ساله بود و مارکوس کیدر شصت و هشت سال داشت. در خیابان اوشن، شهر بیهد هاربر در ایالت نیوجرسی، در رخوت فزایندۀ گرمای نزدیک ظهر، کاتیا که...
View Articleماهنامه ایران فردا - شماره ۱۹
در این شماره میخوانید: آشتی میان عدالت و آزادی زنان و انتخابات قصه پرغصه علوم انسانی برنامه ریزی توسعه در ایران راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک
View Articleسه موش كور: ماجراهای هرکول پوآرو
سه موش کور. سه موش کور. ببین چگونه پشت سر هم میدوند. ببین چگونه پشت سر هم میدوند. آنها پشت سر زنبابایشان میدوند. زنبابایشان با چاقوی تیزی دُم آنها را بریده. آیا هیچوقت با چنین صحنهای در...
View Articleهر زندگی یه قصه است
زرنگ است، زرنگ و باهوش. حالیاش میکنم که باید کاری کرد. سکوت میکند. بهش میفهمانم که تقصیر این یارو قفل ساز است. سکوت میکند. حواسش جمع است. خودش را مستقیم وارد معرکه نمیکند، سکوت میکند تا اگر...
View Articleسه روایت از یهودا
جای زخمی کینهتوزانه بر چهرهاش دیده میشد، قوس خاکستری و تقریباً کاملی که از شقیقۀ یکطرف سرش تا گونۀ طرف دیگر را شکافته بود. اسم واقعیاش مهم نیست؛ همه در تاکوآرمبو او را «مرد انگلیسی در...
View Articleمحاکمه انسان در محکمه حیوانات
- آیا به راستی اشرف مخلوقات و افضل موجودات میباشیم؟ یا اینکه دیگر موجودات کرهی خاکی را باید به این عنوان بشناسیم و شیوهی زندگی مسالمتآمیز را از آنان بیاموزیم؟ از مورچگان که تعداد بیشماری از آنان...
View Articleسروده هایی از پیامبر ایرانی زرتشت
من زرتشتم؛ تا آنجا که توان دارم دشمن سرسخت دروغ و پشتیبان استوار راستی خواهم بود، تا تمام جهانیان به راستی درآیند. من همیشه ای خدای دانا تو را ستایش میکنم و با سرودهایم تو را نیایش خواهم کرد....
View Articleهمینجا کنار من
روز هفت بود. بعضی مقبرهها زیر سایهبانی سبز، تمیز و شستهشده مانده بودند. آنهایی که سایهبانی نداشتند، صورتشان را قشری از برگهای خشک پوشانده بود و نمیشد نام صاحبانشان را خوب خواند. بعضی سنگها که...
View Articleقصههای نیروبخش، قصههای شفابخش
این کتاب حاصل یک کشف سه گانه است. کشفی بسیار حیاتی در زندگی شغلی و شخصی من. * کشف اول این بود که چقدر شجاعت حرف زدن از خود، ابراز احساسات شخصی، بیان خواسته ها و هیجانات درونی در تمام روابط اهمیت دارد....
View Articleشهد شوکران
«شهد شوکران» روایتهایی است حقیقی از زندگی سه امام معصوم (ع) – معصوم هشتم، نهم و دهم؛ امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم السلام – که وجه مشترک هر سه آنها مظلومیت در زندگی و شهادت و تشابه در شیوه آن...
View Articleهوای قطبی
داستانی است که نمی توانم بگویمش. من زبان ندارم و داستان داستان تقریبا فراموش شده است که گاهی به یادم می افتد. داستان درباره سه مرد است، در خانه ای در یک خیابان. اگر می توانستم حرف بزنم می توانستم...
View Articleبا آرامش ذهن به ثروت برسید
این کتاب به دنیای در حال تحول نگاه میکند. اما وقتی درباره مردن حرف میزنم به نیروهایی اشاره دارم که همیشه مردم را به جلو بردهاند و همیشه این کار را خواهند کرد. هنوز شاهد آنیم که اگر درآمد کافی...
View Articleقورباغه را ببوس (۱۲ راهکار برتر برای تبدیل نکات منفی به مثبت در کار و زندگی)
به نظر میرسد، هرکس یک یا چند مانع دارد که او را از رسیدن به خوشبختی واقعی، سلامتی، لذت و نگاه به هر روز آینده توأم با هیجان و پیشرفت، بازمیدارد. «قورباغه»ی زندگی شما که نیاز دارید قبل از دستیابی به...
View Articleکلید راز گمشده جذب خواسته ها
قفل بزرگی را در نظر بگیرید که بسیار محکم است و بهسادگی باز نمیشود. این قفل باعث شده است در جایی گیر بیفتید که دلخواهتان نیست. با وجود این، میدانید که این قفل طوری باز خواهد شد و اگر باز شود، آزادی...
View Articleتپانچه
حتی مردهها نیز قصه میگویند. زیگفرید به وسط کلبه، جایی که پدرش دراز کشیده بود، نگاه کرد. انگار منتظر بود پدرش صحبت کند، اما پدرش هیچ حرفی نمیزد زیرا مرده بود. اِینار اندرسون روی میز دراز کشیده بود،...
View Articleهفته نامه خبری،تحلیلی صدا - شماره ۶۸
در این شماره میخوانید: چرا و چگونه اقدام دولت عربستان می تواند به تقویت جایگاه جهانی ایران منتهی شود؟ نعل وارونه سعودی چرا ناطق نوری هم مستقل شد؟ گفت و گو با محمدنبی حبیبی محمد عطریان فر و بهمن شریف...
View Articleشاهزادگان سردرگم
من سه بار مردهام و سه بار مجدداً متولد شدهام، گرچه مطابق سالهای زمین قدیم که هنوز برای اندازهگیری زمان به کار میرود، بیست سال بیشتر ندارم. این داستان سه مرگ من و زندگیام در فواصل بین آنهاست. اسم...
View Articleحماقت گرینشاو (ماجراهای خانم مارپل)
دو مرد از کنار بوتهزار پیچیدند. ریموند وِست گفت: «خب، بفرمایید. تمامش این بود.» هوراس بیندلِر نفس عمیقی کشید و گفت: «چقدر شگفتانگیز!» در لحن صدایش موجی از شادی بود و بعد ترس جای شادی را گرفت و گفت:...
View Article