Quantcast
Channel: فیدیبو
Viewing all articles
Browse latest Browse all 11952

مگره و ديوار سنگی

$
0
0
یک فروشنده دوره‌گرد هدایای کم‌ارزش! با وجود این آن‌قدر دل و جرئت داشته که یک بیمه عمر تنظیم کند و پنج سال تمام حق بیمه‌اش را بدهد! مگره تقریبا نسبت به این مرد احساساتی می‌شد و دیدنِ قیافه به هم ریخته مرد مرده او را آشفته و مجذوب می‌کرد و در عین حال در ذوقش می‌زد. آیا با وجود آنکه این زن به خاطر شرایط و وضع مالی حقیرانه‌اش به او سرکوفت می‌زده، باز هم زنش را دوست داشته؟ چه خانواده عجیبی! زندگی عجیب! آیا درست در یک لحظه، علی‌رغم همه این حرفها، متوجه بارقه‌ای از عاطفه واقعی در مادام گاله نشده بود؟ باید پذیرفت که این زن روی ناپیدای سکه بود. وقتی با او رو در رو می‌شد، تمام بود ــ همان زن ناخوشایند و متظاهر طبقه متوسط می‌شد که مگره در همان اولین دیدارش شناخته بود: خواهر واقعی فرانسواز.


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک

Viewing all articles
Browse latest Browse all 11952

Trending Articles