Quantcast
Channel: فیدیبو
Viewing all articles
Browse latest Browse all 11952

کشتی‌بان دوست (نسخه PDF)

$
0
0
کشتی پدر از دور به همان هیاتی بود که در خواب من. نمی‌دانم در خواب روی برجی نشسته بودم یا روی قله‌ی کوهی؟ اما سردم بود، خیلی سرد. فریاد زدم: «الان می‌آیم کشتی‌ات را خراب می‌کنم.» و خواستم تا رسیدن به کشتی یکسره بدوم. تلوتلو خوردم و تنگ از دستم افتاد. انوش گفت: «آخ...» صدای شیهه‌ی اسبی شنیدم. نگاه کمه کردم، جفتی اسب ار دیدم که به سوی کشتی پدر می‌تاختند. انوش گفت: «بی‌شراب ماندیم!» گفتم: «تقصیر کشتی پدر است.» گفت: «پس چرا نمی‌روی به جنگش؟»


راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک

Viewing all articles
Browse latest Browse all 11952

Latest Images

Trending Articles



Latest Images

<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>