
... حقیقت امر این است که بهترین شیوه برای مطالعه این اثر ارزشمند این است که از نخستین خطّ آغاز کنید، تا آخرین خطّ منظومه پیش بروید، و این کتاب خارقالعاده و بیهمتا را به پایان برسانید. با این شیوه، خود را تسلیم قدرت سرشار این قصّهگو میکنید، و از حرکت تند و سریع ابیات لذّت میبرید، هیچ توجّهی به کنایههای تاریخی ابیات نشان نمیدهید و هیچ نوع اهمّیتی به توضیحات مذهبیای که هرگز در خودِ متن وجود ندارند، ابراز نمیدارید. این همان شیوهای است که خود دانته برای رویارویی با این مبحث پیشنهاد کرده است. کلمات آغازین منظومهاش ناگهان ما را در وسط وضعیتی غیرمنتظره سوق میدهد:
«... در نیمه راهِ زندگی، خود را در جنگلی تاریک یافتم...
به خود آمدم وز خواب غفلت پریدم...
زیرا راه راست، یکسره از میان رفته و گم گشته بود...»
از آن لحظه به بعد، سرعت و آهنگ داستان هرگز کاهش نمییابد... خواننده به همراه دانته سالک، از بیست و چهار دایره اعظم دوزخ عبور میکند، از زیر عالم میگذرد تا سرانجام دوباره در زیر ستارگان نیمکره جنوبی سر بیرون میآورد... آنگاه به صعود از دو ایوان پیش برزخ، و هفت صفّههای کوه برزخ میپردازیم و با رسیدن به بهشت زمینی، بر فراز ابرهایی ملکوتی تا اوج آسمانها پر میکشیم و همچنان به صعود خود ادامه میدهیم و از این سپهر، به سپهر دیگر که در آسمانِ بیانتها قرار دارند، سوق داده میشویم و به ماورای سیارات میرویم و از ستارهها میگذریم و به رفیعترین قسمت آسمان، و در مکانی که پروردگار عالمیان حضور دارد، میرسیم... و در آنجا است که به دیدار با خدایمان نائل میگردیم...
راهنمای خرید و مطالعه نسخه الکترونیک